لغت نامه دهخدا
اشناس خادم. [ اَ س ِ دِ ] ( اِخ ) رجوع به اسناس در همین لغت نامه و متن و حاشیه ص 261 تاریخ سیستان و شرح احوال رودکی تألیف نفیسی ج 1 ص 312 شود.
اشناس خادم. [ اَ س ِ دِ ] ( اِخ ) رجوع به اسناس در همین لغت نامه و متن و حاشیه ص 261 تاریخ سیستان و شرح احوال رودکی تألیف نفیسی ج 1 ص 312 شود.
💡 اسماعیل، عمرو را همراه خادمی به نام اشناس فرستاد و سی روز در دهی به نام نِه ماندند؛ در حالی که در سیستان هیچ سراغی از عمرو نمیگرفتند. دراینباره اشناس به او گفت: «ای امیر، در همه عالم کسی تو را خواستار نیست»