رهائن. [ رَ ءِ ] ( ع اِ ) رهاین. ج ِ رهینه. ( ازمنتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). ج ِ رهینه به معنی گروی. ( آنندراج ). رجوع به رهینه شود.
جمله سازی با رهائن
امـيـر مـؤ مـنان على (عليه السلام ) درباره اقوام پيشين مى فرمايد (ها هم رهائن القبور ومضامين اللحود): (آنها ملازم قبرها و خفته در درون لحدها هستند).