لغت نامه دهخدا
رنگ ربیع. [ رَ گ ِ رَ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) کنایه از رواج و رونق بهار باشد. ( برهان قاطع ). کنایه از سبز شدن نباتات. ( آنندراج ).
رنگ ربیع. [ رَ گ ِ رَ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) کنایه از رواج و رونق بهار باشد. ( برهان قاطع ). کنایه از سبز شدن نباتات. ( آنندراج ).
کنایه از رواج و رونق بهار باشد کنایه از سبز شدن نباتات
💡 از گل آن روضهٔ باغ رفیع ربع زمین یافته رنگ ربیع
💡 نقاشی که سقف سپهر منیع را از بدایع صنایع خامهٔ حکمت ختامهاش چندین هزار نقش بدیع، و باغبانی که گلزار پر ازهار چرخ سیار را از نوبهار آثارش همواره رنگ ربیع است.