لغت نامه دهخدا
دژکوب. [ دِ ] ( نف مرکب ) کوبنده دژ. آنکه یا آنچه دژ را بکوبد و ویران کند. || ( اِ مرکب ) آلتی که برای خراب کردن دژها درجنگ بکار میرفته است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
دژکوب. [ دِ ] ( نف مرکب ) کوبنده دژ. آنکه یا آنچه دژ را بکوبد و ویران کند. || ( اِ مرکب ) آلتی که برای خراب کردن دژها درجنگ بکار میرفته است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
کوبنده دژ آنکه یا آنچه دژ را بکوبد و ویران کند.
دژکوب نام وسیله ای است که در قدیم در جنگها برای خراب کردن درها یا دیوارها به کار می رفته است و در واقع نوعی سلاح محسوب می شود. نوع کوچک این وسیله همکنون نیز در برخی از عملیاتهای پلیسی استفاده می شود. برای سهولت در جابجایی این وسیله برای آن معمولاً از چند چرخ ( بسته به بزرگی ) استفاده می کنند.
💡 دژکوب نام وسیلهای است که در قدیم در جنگها برای خراب کردن درها یا دیوارها به کار میرفته است و در واقع نوعی سلاح محسوب میشود. نوع کوچک این وسیله همکنون نیز در برخی از عملیاتهای پلیسی استفاده میشود. برای سهولت در جابجایی این وسیله برای آن معمولاً از چند چرخ (بسته به بزرگی) استفاده میکنند.
💡 ممکن بود دیوارها از زیر تخریب شوند. امکان حفر کانال به دیوار وجود داشت، و زمانی که به هدف میرسید، پایه نگهدارنده تونل به آتش کشیده میشد. این کار موجب فروریختن و تخریب ساختمان بالایی میشد. ساختن قلعه بر روی سخره و ایجاد خندق عمیق و عریض میتوانست مانع از آن شود. امکان حفر ضد-راه در کنار تونل محاصره شوندگان وجود داشت؛ با فرض همگرا بودن آنها این موجب مبارزه رو در روی زیر زمینی میشد. دژکوب نیز که از تنه درخت ساخته شده و سری آهنی داشت، مورد استفاده قرار میگرفت. از آنها برای بازکردن دروازهها استفاده میشد، البته گاهی نیز با تأثیر کمتر برای تخریب دیوارها به کار میرفتند.