دغدار

لغت نامه دهخدا

دغدار. [ دَ ] ( نف مرکب ) مخفف داغدار. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به داغدار شود. || بنده. ( برهان ) ( آنندراج ). || عیب ناک. ( برهان ) ( آنندراج ). معیوب. ( ناظم الاطباء ).
دغدار. [ دُ ] ( ترکی، اِ ) پرنده ای است که آنرا با چرغ و شاهین و باز شکار کنند. ( برهان ) ( آنندراج ). باز شکاری. ( ناظم الاطباء ).

جمله سازی با دغدار

نیست هر دغدار بنده عشق منم آن داغدار شایسته
اگر بسینه دل دغدار من باشد هزار لاله و گل در کنار من باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هیز یعنی چه؟
هیز یعنی چه؟
کپه اقلی یعنی چه؟
کپه اقلی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز