درمزار

لغت نامه دهخدا

درمزار. [ دَ م َ ] ( اِخ )دهی است مرکز بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت واقع در 130 هزارگزی شهرستان جیرفت و سر راه فرعی واین به ساردوئیه، با 110 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. این ده ادارات دارائی، بخشداری، دفتر اسناد و آمار، بهداری، پست خانه و 10 باب دکان و زیارتگاهی بنام سیداحمد دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
درمزار. [ دَ م َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شهریاری بخش چهاردانگه شهرستان ساری واقع در 40 هزارگزی شمال خاور کیاسر. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

جمله سازی با درمزار

💡 برندم ز تابوت چون درمزار نظرکن به حال منخوار زار

💡 چراغ ار نباشد به شبهای تار مخورغم که باشد چنین درمزار

💡 شب زهجرانت نداند کس چه سانم تا به روز مرده شاید درمزار آگه بود از حال من

💡 درمزار (جیرفت)، روستایی از توابع بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت در استان کرمان ایران است.

💡 به روزگار نبردم حسد به هیچ کسی جز آنکه مرده وآسوده درمزار بود

اندر یعنی چه؟
اندر یعنی چه؟
سرزمین یعنی چه؟
سرزمین یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز