در زبان فارسی، ترکیبهای اضافی و توصیفی همواره نقش مهمی در غنای ادبی و دقت معنایی ایفا کردهاند. یکی از این ترکیبهای کهن، درانجام است که از پیوند دو واژهٔ «در» و انجام پدید آمده و در متون گذشته بهکار میرفته است. این واژه بهصورت یک قید مرکب، مفهوم در آخر، سرانجام یا به پایان را میرسانده و بر رخدادی در انتهای یک فرایند یا روایت دلالت داشته است.
در متون نظم و نثر کلاسیک فارسی، این قید برای اشاره به فرجام کارها، نتیجهگیری رویدادها یا بیان پایانیِ یک داستان مورد استفاده قرار میگرفته است. برابرهای دیگر آن همچون به آخر، بفرجام و باری نیز همین معانی نهایی و نتیجهبخش را القا میکنند. کاربرد این واژه علاوه بر بار معنایی، از نظر سبکی نیز بر شکوه و استحکام متن میافزوده و بر اهمیت پایانبندی در نگارش تأکید داشته است.
با وجود آن که امروزه استفاده از این ترکیب در زبان روزمره کمرنگ شده، آشنایی با آن برای درک متون کهن و حفظ میراث زبانی ضروری است. چنین واژههایی نه تنها گویای ظرافتهای دستوری و بلاغی زبان فارسی هستند، بلکه ما را با جهانبینی و شیوهی بیان پیشینیان خود نیز آشنا میسازند. بنابراین، بازشناسی و توجه به این قبیل ترکیبها در راستای پاسداری از اصالت و غنای زبان فارسی اهمیت بهسزایی دارد.