لغت نامه دهخدا خیره کشتن. [ رَ / رِ ک ُ ت َ ] ( مص مرکب )از روی ظلم و بیرحمی کشتن. || کشتنی که از نهایت ایذاء حاصل آید. کشتنی که با نهایت آزار مقتول بعمل آید. || کشتن ضعیف. کشتن بی نوا.
جمله سازی با خیره کشتن به صید کردن دلها چه شوخ و شیرینی به خیره کشتن تنها چه جلد و عیاری محرم نزاد دوران ور زاد کشت خیره زین خیره کشتن آوخ دوران چه خواست گوئی