خیال خام
فرهنگ فارسی
جمله سازی با خیال خام
خام است هرکه پخت خیال وجود غیر خوشوقت پخته ای که برست از خیال خام
در تمام عمر چندان نا امید از وصل بود دل که هرگز این خیال خام نتوانست کرد
طریق عام بود پختن خیال دویی طریق عام مپوی و خیال خام مپز
به سر ز تاب رخت آتشی که من دارم عجب که پخته نسازد خیال خام مرا
امید وصل تو باشد خیال خام ولیک بر آستان رفیعت امیدوارانند
مسلمست که جنگ از جهان نخواهد رفت ز روی وهم گروهی خیال خام کنند