لغت نامه دهخدا خواب خیز. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ) برخیزنده ازخواب. از خواب برخاسته. تازه بیدارشده: طبرزد دهم چون شوم خواب خیزطبرخون زنم چون کنم غمزه تیز.نظامی
جمله سازی با خواب خیز ای به سرا پرده یثرب به خواب خیز که شد مشرق و مغرب خراب طبرزد دهم چون شوم خواب خیز طبرخون زنم چون کنم غمزه تیز