خستنی

لغت نامه دهخدا

خستنی. [ خ َ ت َ ] ( ص لیاقت ) قابل خستن. قابل مجروح کردن و مجروح شدن.

جمله سازی با خستنی

چه زخمهاکه نچیده‌ست دل به فرقت یاران ز ناخن المی سینه خستنی ‌که ندارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال امروز فال امروز فال مکعب فال مکعب فال ابجد فال ابجد