جوشند
جمله سازی با جوشند
مبصّران حقیقت که سر به سر هوشند به رنگ چشمهٔ آیینه فارغ از جوشند
دیگران مست فتادند و قدح ما خوردیم پختگان سوخته و افسرده دلان می جوشند
برای طعنه ی ما این همه چه در جوشند که عاقلان همه دیوانه ی قبا پوشند
يـعـنـى در آن دو بهشت دو چشمه هست كه چون فواره با شدت مى جوشند.
زخم و داغ است که مستانه به هم می جوشند لاله زار دل افگار تماشا دارد