مدادی

لغت نامه دهخدا

مدادی. [ م ِ / م َ ] ( ص نسبی ) تصویر یا مطلبی که با قلم مداد ترسیم کرده یا نوشته باشند، مقابل جوهری که با مرکب یا جوهر باشد.
مدادی. [ م ِ / م َ دی ی ] ( ع ص نسبی ) مدادفروش. ( از متن اللغة ).

فرهنگ فارسی

مداد فروش

دانشنامه عمومی

مدادی (نورشناسی). در نورشناسی، مدادی یا پرتوی مدادی یک ساختار هندسی است که برای توصیف باریکه یا بخشی از باریکهٔ تابش الکترومغناطیسی یا ذرات باردار، به طور معمول به شکل مخروط یا استوانه باریک، استفاده می شود.
آنتن هایی که به شدت در سمت و افرازش دسته بندی می شوند اغلب به عنوان آنتن های «پرتو - مدادی» توصیف می شوند. به عنوان مثال، یک آنتن آرایه فازی می تواند پرتویی را ارسال کند که بسیار نازک است. از چنین آنتن هایی برای ردیابی رادار استفاده می شود. برای جزئیات بیشتر به شکل دهی پرتو مراجعه کنید.
در نورشناسی، کنش تمرکز عدسی بیشتر بر اساس پرتوهای مدادی توصیف می شود. علاوه بر مدادیِ مخروطی و استوانه ای، نورشناسی با مدادی تاری نامتقارن نیز سر و کار دارد.
در نورشناسی الکترونی، میکروسکوپ های الکترونی جاروبی از پرتوهای مدادی باریک برای دستیابی به عمق میدان عمیق استفاده می کنند.
پرتوهای یونیزان مورد استفاده در پرتودرمانی، چه فوتون و چه ذرات باردار، مانند پروتون درمانی و دستگاه الکترون درمانی، گاهی از طریق استفاده از جاروب کردن پرتو مدادی تحویل می شوند.
در تصویربرداری پرتوی - ایکس پراکنش برگشتی از تابش پرتو - ایکس مدادی از جاروب روی یک شیی استفاده می شود تا تصویری از تابش پراکندگی - کامپتون ایجاد شود.

جمله سازی با مدادی

چو یک هفته برامد، بامدادی برون آمد ز در حُسنا چو بادی
روی تو شمع گیتی چون مهر نیم روزان بوی تو راحت جان چون باد بامدادی
حیاتی در گذر دارم وداعی در نظر دارم فغانی با اثر دارم تو هم ای گریه امدادی
نبود آنجا حروف الا مدادی ز نقش ماسوا غیر از سوادی
مدال نقره ۴*۴۰۰ متر امدادی قهرمانی آسیا قطر سال ۱۳۹۴
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اسرار کردن
اسرار کردن
اگزجره
اگزجره
نغمه
نغمه
استیصال
استیصال