جنگ دیده

یک جنگ‌دیده به فردی اطلاق می‌شود که تجربهٔ مستقیم و ملموس نبردها و درگیری‌های مسلحانه را در کارنامهٔ خود دارد. این افراد، صحنه‌های پرهیاهو و پرخشونت جنگ را از نزدیک مشاهده کرده و در شرایطی سخت و پیچیده، مهارت‌های رزمی و تاکتیکی خود را به کار بسته‌اند. چنین شخصی تنها یک ناظر ساده نبوده، بلکه در فضای واقعی جنگ، ایستادگی و مقاومت را تجربه کرده است.

واژهٔ جنگ‌دیده در ادبیات فارسی، بار معنایی عمیق و گسترده‌ای دارد و تنها به معنای حضور فیزیکی در میدان نبرد نیست، بلکه نشان‌دهندهٔ کسب تجربه‌های گران‌بها و درس‌هایی است که در هیچ محیط آموزشی دیگری قابل فراگیری نیست. این اصطلاح معمولاً برای سربازان و رزمندگانی به کار می‌رود که در طول سال‌های خدمت، پختگی و کارآزمودگی لازم را در رویارویی با دشمن به دست آورده‌اند و از این رو، از احترام و اعتبار ویژه‌ای در میان همرزمان و فرماندهان خود برخوردارند. در متون تاریخی و ادبی، جنگ‌دیده را هم‌معنای جنگ‌آزموده و کاردیده به کار برده‌اند که نشان از مهارت و تبحر فرد در امور رزمی دارد. این لقب، گواهی است بر شجاعت، استقامت و توانایی فرد در مدیریت بحران‌های پیش‌رو؛ ویژگی‌هایی که تنها در کوره‌راه جنگ و درگیری‌های سخت به دست می‌آید و هویتی متمایز به صاحب آن می‌بخشد.

لغت نامه دهخدا

جنگ دیده. [ ج َ دی دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) کسی که جنگ کردن دیده باشد. آزموده در جنگ. ( ناظم الاطباء ). جنگ آزموده:
زروبه رمد شیر نادیده جنگ
سگ جنگ دیده بدرّد پلنگ.سعدی.

فرهنگ فارسی

کسی که جنگ کردن دیده باشد آزموده در جنگ.

جمله سازی با جنگ دیده

جوهری گفت که فیروزه بده پیش از جنگ دیده گفتا بکنم باز دهم جنگ چرا
سوی میسره جنگ دیده گهار زمین خفته در زیر نعل سوار
دیدند جنگ دیده دلیران تو را به جنگ در آهنین لباس چو روئین سفندیار