جاویدانی

لغت نامه دهخدا

جاویدانی. ( حامص ) ابدی. همیشگی. دائمی.

فرهنگ فارسی

همیشگی

جمله سازی با جاویدانی

یافت احوال جهان رونق جاویدانی چرخ بنهاد ز سر عادت بی‌فرمانی
عدل ایشان سبب عافیت عالم باد ملک را عدل دهد مدت جاویدانی
حافظا چشمه اشراق تو جاویدانی است تا ابد آب از این چشمه روان خواهد بود
باد هر ساعت عمرت ز نکویی زآن‌سان که برد دل ز کف دولت جاویدانی
گر مرا معطی دینار ازین خواهد بود بی‌نیازند و مرا فاقهٔ جاویدانی
ای سرو تو آزادی از آن جاویدانی هرکس که شد آزاد، بلی جاویدانست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چیست
چیست
کردار
کردار
رویداد
رویداد
فال امروز
فال امروز