ثاکل

لغت نامه دهخدا

ثاکل. [ ک ِ ] ( ع ص، اِ ) نعت مذکر و مؤنث از ثکل. || فرزندمرده. || زن یا مرد فرزند یا دوست گم کرده.

فرهنگ فارسی

نعت مذکر و مونث از ثکل فرزند مرده

جمله سازی با ثاکل

💡 ابک لی یا باکیی یا ثاکلی قبل هدم البصرة و الموصلی

💡 مگریانش مکر در ماتم خویش مخواهش جز درین اندوه ثاکل