توشگان

لغت نامه دهخدا

توشگان. ( اِ ) گلخن و توشکان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به لسان العجم شعوری ج 1 ص 309 شود.

جمله سازی با توشگان

زاد کم توشگان قناعت او قوّت امتان شفاعت او

نمی گویم که ترک خسروی کن، رهٔ کم توشگان را پیروی کن،