لغت نامه دهخدا
( بلهة ) بلهة. [ ] ( اِخ ) مؤنث بلهان. کنیزک راحیل بود که دان و نفتالی را برای یعقوب تولید نمود. ( قاموس کتاب مقدس ).
( بلهة ) بلهة. [ ] ( اِخ ) مؤنث بلهان. کنیزک راحیل بود که دان و نفتالی را برای یعقوب تولید نمود. ( قاموس کتاب مقدس ).
مونث بلهان. کنیزک راحیل بود که دان و نفتالی را برای یعقوب تولید نمود.
بِلهَه (Bilhah)
(در عبری به معنی «زن باوقار») در عهد عتیق، کنیز راحیل و متعۀ یعقوب. او مادر دان و نفتالی بود.
💡 تورات مى گويد: يوسف در سن هفده سالگى بود كه با برادرانش گوسفند مى چرانيدو در خانه بچه هاى بلهه و زلفه دو همسر پدرش زندگى مى كرد و تهمتهاى نارواىايشان را به پدر، گزارش نمى داد و اما اسرائيل (يعقوب ) يوسف را بيشتر از سايرفرزندان دوست مى داشت، چون او فرزند دوران پيريش بود، لذا براى خصوص اوپيراهنى رنگارنگ تهيه كرد، وقتى برادران ديدند، چون نمى توانستند ببينند پدرشانيوسف را بيشتر از همه فرزندانش دوست مى دارد به همين جهت با او دشمن شدند به حدىكه ديگر قادر نبودند با او سلام و عليك يا صحبتى كنند.
💡 تورات مى گويد: يوسف در سن هفده سالگى بود كه با برادرانش گوسفند مى چرانيدو در خانه بچه هاى بلهه و زلفه دو همسر پدرش زندگى مى كرد و تهمتهاى نارواىايشان را به پدر، گزارش نمى داد. و اما اسرائيل (يعقوب ) يوسف را بيشتر از سايرفرزندان دوست مى داشت، چون او فرزند دوران پيريش بود، لذا براى خصوص اوپيراهنى رنگارنگ تهيه كرد، وقتى برادران ديدند، چون نمى توانستند ببينند پدرشانيوسف را بيشتر از همه فرزندانش دوست مى دارد به همين جهت با او دشمن شدند به حدىكه ديگر قادر نبودند با او سلام و عليك يا صحبتى كنند.