بر اساس دادههای ارائهشده، کلمهی «ب» با بسامد وقوع ۲۶۴۹ بار، پرتکرارترین واژه در پیکرهی مورد بررسی است. این کلمه که به عنوان یک حرف اضافه و پیشوند فعلساز در زبان فارسی کاربرد دارد، نقش بسیار مهمی در ساختار جملات و بیان روابط میان اجزای کلام ایفا میکند. بسامد بسیار بالای آن، گویای جایگاه محوری و ضروری این عنصر زبانی در گفتمان روزمره و نوشتاری است.
در رتبهی دوم، کلمهی «کم» با ۲۲۹۱ بار تکرار قرار دارد که نشاندهندهی استفادهی مکرر از این صفت برای بیان مفهوم نقصان، اندکی یا کاستی است. این واژه در ترکیبهای مختلفی نظیر کم کردن، کمبود و کم و بیش ظاهر میشود و دامنهی معنایی و کاربردی گستردهای دارد. تکرار قابل توجه آن، حاکی از اهمیت بیان مقادیر، کیفیتها و کمّیتها در محتوای تحلیلشده میباشد.
سومین کلمهی پرکاربرد، یدی با ۱۲۰ بار تکرار است. بسامد بهمراتب پایینتر این واژه در مقایسه با دو مورد قبلی، نشان میدهد که اگرچه این کلمه در پیکره حاضر است، اما در زمرهی واژگان پرتکرار محسوب نمیشود. تحلیل دقیقتر این کلمه مستلزم بررسی بافت زبانی و معنایی آن است تا مشخص گردد که آیا به صورت مستقل به کار رفته یا بخشی از یک ترکیب یا عبارت بزرگتر بوده است.