همانند توضیح "دیوید بوهم" از نسبیت خاص، یک رهیافت مستقل رابطهای به مکانیک کوانتومی هم بسط یافت که در آن یک رویداد آشکارسازی به عنوان ایجاد رابطهای بین میدان کوانتیزه شده و آشکارساز در نظر گرفته میشود. در نتیجه، ابهام ذاتی مربوط به اعمال اصل عدم قطعیت هایزنبرگ هم به وجود نخواهد آمد.
							این عدم امکان، یک نتیجهٔ مستقیم از اصل عدم قطعیت هایزنبرگ است. تکثیر ناپذیری کوانتمی را ووتِرز و زورِک در ۱۹۸۲ (و نیز افراد دیگری) مطرح کردند.
							اما در حوزهٔ اندازهگیری کوانتوم مکانیکی، این فرض واضح نیز برقرار نیست. برای مثال، در مورد اندازهگیری مکان و تکانه خطی یک ذره، اندازهگیری کمیتهای گوناگون برهم اثرگذارند و اولین اندازهگیری بر نتیجه آزمایش دوم نیز اثر خواهد گذاشت. در اینجا این تأثیر به وسیله اصل عدم قطعیت هایزنبرگ مشخص میشود.
							هم چنین اصل عدم قطعیت باعث شدهاست که بهطور یقیین نتوان گفت که در یک زمان خاص الکترون در کجا قرار دارد. بلکه فقط میتوان احتمال حضور آن در یک مکان را بررسی کرد. این احتمال از طریق تابع موج وابسته به الکترون بدست میآید.
							 است. این رابطه نشان میدهد که حاصلضرب 
خطای اندازهگیری در اندازهگیری همزمان هر یک از این دو کمیت همیشه بزرگتر از یک مقدار مثبت مشخص است و هیچگاه نمیتواند صفر باشد. اصل عدم قطعیت یک محدودیت بنیادی را در میزان اطلاعاتی که میتوانیم از یک سامانهٔ فیزیکی بگیریم، بیان میکند.
 
							مبحث تکثیر کوانتمی به این سؤال میپردازد که با این حال (یعنی با توجه به این اصل عدم امکان کپی کردن بی نقص)، این تکثیر تا چه حد و با چه تقریبی امکان دارد. به امکانها و محدودیتها در این زمینه میپردازد؛ مثلاً اینکه مقدار پایبندی، تقریب کپیهای خاصل به کیوبیت اصلی تا چه حد میتواند خوب باشد. یا اینکه بین دو کیوبیت چه مقدار درهم تنیدگی ایجاد میشود.