ابوالقاسم سحاب

ابوالقاسم سحاب یک پژوهشگر برجسته و مؤلف در زمینه علوم انسانی در ایران بود که آثار و فعالیت‌های او تأثیر زیادی بر فرهنگ و آموزش در کشور گذاشت.

زندگی‌نامه

ابوالقاسم سحاب در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۲۶۶ شمسی در یک خانواده دهقانی در قریه فم تفرش به دنیا آمد. او در سن سه سالگی به مکتب‌خانه رفت و به سرعت دروس مقدماتی را آموخت. سپس به تحصیل فقه، اصول و زبان‌های عربی و فرانسه پرداخت. سحاب با استعداد شگرف خود به تدریس و پژوهش در حوزه‌های مختلف علوم انسانی پرداخت.

در ۲۰ سالگی با دخترخاله‌اش ازدواج کرد و در سال ۱۲۹۰ به تهران منتقل شد. در آنجا به تدریس در مدرسه آلیانس پرداخت و بعدها به استخدام وزارت معارف درآمد. در سال ۱۲۹۹ به ریاست معارف ثلاث (ملایر، نهاوند و تویسرکان) منصوب شد.

فعالیت‌ها

پس از بازگشت از نهاوند، سحاب در دانشسرای عالی و مدارس بزرگ تهران مشغول به کار شد. او در این دوره بیشتر وقت خود را صرف مطالعه و تألیف آثار ارزشمند کرد و با فرهیختگان زمان خود مانند علی اکبر دهخدا و محمود حسابی معاشرت داشت. سحاب به زبان‌های عربی، فرانسه، انگلیسی و آلمانی تسلط داشت و در اواخر عمر به یادگیری زبان روسی نیز پرداخت.

آثار

ابوالقاسم سحاب بیش از ۷۲ عنوان کتاب و مقاله تألیف کرده است که برخی از آن‌ها به چند مجلد تقسیم می‌شوند. از جمله آثار مهم او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

فرهنگ خاورشناسان
مفتاح الاعلام (در شرح حال دانشمندان و شخصیت‌های علمی و ادبی در ۷ مجلد)
زندگانی حضرت ابی‌عبدالله الحسین (ع)
زندگانی حضرت علی بن موسی الرضا (ع)
زندگانی شاه عباس کبیر
تاریخ مدرسه عالی سپهسالار
تاریخ نقاشی در ایران
تاریخ حبشه
تاریخ زندگانی امامان شیعه (ع)
تاریخ عمومی قرن ۱۴ هجری
دیوان اشعار (گلچین سحاب)
سفرنامه عتبات

مرگ و میراث

ابوالقاسم سحاب در تاریخ ۲۱ دی‌ماه ۱۳۳۵ شمسی در تهران درگذشت و در صحن حرم معصومه در قم به خاک سپرده شد. یکی از کارهای بزرگ او تأسیس مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب در سال ۱۳۱۵ شمسی بود که به همراه فرزندش عباس سحاب راه‌اندازی کرد. این مؤسسه اکنون با مدیریت نسل سوم خانواده سحاب، محمدرضا سحاب، به فعالیت‌های گسترده‌ای در زمینه تهیه نقشه‌ها و انتشارات تاریخ و جغرافیا ادامه می‌دهد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] دکتر ابوالقاسم سحاب از علمای قرن چهاردهم که در زمینه علوم فقه و اصول و علوم جدید از جمله علوم طبیعی و زبان انگلیسی و زبان فرانسه آشنایی کامل داشت و همچنین دارای ذوق شعری و استاد خوشنویسی بود.
ابوالقاسم سحاب در سپیده دم جمعه 15 رجب 1304 ق. (20 فروردین 1266 ش) در روستای فم از توابع شهرستان تفرش، در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود و پدرش محمد زمان و مادرش حوّا را شادمان کرد. از همان کودکی آثار هوش و اشتیاق به درس در وی نمایان بود؛ طوری که در سه سالگی به مکتبخانه رفته و ساعت ها نظاره گر درس خواندن بچه ها بود.
پدر که متوجه ذوق و استعداد فرزندش بود، با وجود این که کشاورزی مختصری داشت و پرداخت مخارج مکتبخانه در توانش نبود؛ با صرفه جویی در مخارج منزل، شهریه استاد و وسایل تحصیل وی را فراهم نمود و او را در سن هفت سالگی به مکتب خانه روستا فرستاد.
استاد سحاب بعدها محل تحصیل دوران کودکی را این گونه توصیف می کند: «مکتب قدیمه یا مکانی که این بنده را آنجا، تعلیمات و مقدمات فارسی به زحمت میسر و فراهم شد و قریب به سه سال در آنجا اتلاف وقت نمودم، عبارت بود از یک باب اتاق باریک و تاریک در حیاطی کم وسعت. در این مکتب عده ای بالغ بر هفتاد، هشتاد نفر متعلم از شش ساله و کمتر الی شانزده ساله و بیشتر، در اطراف بر روی کف اتاق نشسته و فرش آن عبارت بود از قطعات کهنه و پلاسهایی که زیاده مندرس بود».
او در این مکتب خانه نزد ملاحسین شاهمیری، معروف به کربلایی حسین، کتابهای عم جزء، نصاب الصبیان و جامع المقدمات را آموخت و در کنار آن با مطالعه کتب متفرقه در زمینه های مختلف بر معلومات خود افزود. تسلط کامل وی بر کتب درسی باعث شد بعد از مدتی ملاحسین با تدریس او برای نونهالان موافقت کند و در عوض از پرداخت شهریه معاف گردد و این، آغاز تدریس ابوالقاسم بود.
در سن 19 سالگی تصمیم به فراگیری زبان عربی گرفت؛ ابتدا قسمتی از جامع المقدمات (شرح امثله و صرف میر) را نزد حاج شیخ رمضان (شوهرخواهر خود) فراگرفت و بعد از مدتی به محضر استاد دیگری به نام سید علی اکبر سجادی راه یافت و از حوزه درس او که از رونق خوبی برخوردار بود، نهایت استفاده را برد و در آنجا بقیه جامع المقدمات، سیوطی، شرح جامی، تهذیب المنطق، حاشیه ملا عبدالله و مطول را آموخت. هر روز صبحگاهان همراه سید حسین خوشنویس مباحثه می کرد و اوقات فراغت را به مطالعه در زمینه عقاید، روایات و اعتقادات و... می پرداخت؛ به طوری که هیچ وقت بیکار نبود.
وی بعدها درباره شیوه فراگیری دروس می نویسد: «روش تحصیل من این بود که قبل از طلوع آفتاب از منزل خود تا منزل سیدِ استاد که مسافتی بسزا داشت، در سرما و گرما بدون مسامحه می رفتم و تا یک ساعت از آفتاب گذشته مراجعت نموده و به امر دبستان و تعلیم شاگردان خود می پرداختم. همچنین برای مطالعه و مباحثه و حفظ دروس جدیت می نمودم و مخصوصاً اوقاتی را که برای برداشتن محصول و خرمن با والد به سر زراعت خود می رفتیم، من کتاب خود را برده و با نور ماه و روشنایی مهتاب مطالعه می نمودم و در صورت عدم امکان مطالعه به محفوظات خود می پرداختم و قسمت عمده از صمدیه و تهذیب المنطق و غیره را حفظ کردم».
ابوالقاسم که تشنه علم بود، در کنار فراگیری دروس عربی از خواندن فقه و اصول هم لذت می برد. وی کتاب فقهی تبصره مرحوم علامه حلی را نزد سید علی اکبر سجادی و معالم الاصول و شرح لمعه را نزد میرزا سید محمد، امام جمعه تفرش آموخت. در سن 22 سالگی به یادگیری زبان فرانسه نزد سناءالدوله روی آورد و در مدتی اندک با تسلط کامل به زبان فرانسه صحبت می کرد. وی ضمن یادگیری زبان فرانسوی، علوم جدید، حساب و جغرافیا را نیز نزد ایشان فراگرفت.

جملاتی از کلمه ابوالقاسم سحاب

غلامرضا سحاب (زاده ۲۹ فروردین ۱۳۲۷ در فم(تفرش)– درگذشته ۱۷ تیر ۱۳۹۹ در تهران) کارتوگراف و جغرافی‌دان ایرانی بود. وی فرزند عباس سحاب و نوه ابوالقاسم سحاب بود. از او به عنوان پیشکسوت صنعت چاپ و نشر نیز یاد می‌شود. همچنین سحاب موفق به کسب عنوان برگزیده در دهمین جشنواره کتاب‌های رشد شد.
عبّاس سحاب در ۳ دیِ ۱۳۰۰ در شهرستان تفرش متولد شد. او تنها پسر ابوالقاسم سحاب از دانشمندان عصر خود بود که شمار تألیفاتش به بیش از ۷۰ جلد می‌رسد. در هنگام تولد، پدرش ابوالقاسم سحاب، رئیسِ معارف ولایت ثلاث (ملایر، نهاوند، تویسرکان) و مقیم نهاوند بود. عباس سحاب نخستین فرزند پسر ابوالقاسم سحاب پس از نُه دختر بود.