بادش
فرهنگ فارسی
جمله سازی با بادش
از بهر افسون دلم، عیسی نه ای آگه، که من این مشت خاک سوخته، در دامن بادش کنم
بهر تاریخش بآئین دعا مشتاق گفت جاودان بادش بر او رنگ سلیمانی مکان
یُمن و یُسر از حضرت شاه جهان غایب مباد یمن بادش بر یمین و یسر بادش بر یسار
به چنگ باد اگر در تاب و پیچ است رها کن تا برد بادش که هیچ است
ترسم این شام جدائی که سیه بادش روز برسد عمر به پایان و به پایان نرسد