ای روی تو انگشت نمایی از حسن بالای چو سرو تو بلایی از حسن
می نمایند به یکدیگرم از دور عوام هرکه عاشق شود انگشت نمایی باشد
نه من انگشت نمایم به هواداری رویت که تو انگشت نمایی و خلایق نگرانت
تا بدیدم خم ابروی هلال آسایش قدم انگشت نمایی ست که گفتن نتوان
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی
نیست در حلقه مستان ز من آلوده تری اهل هر سلسله انگشت نمایی دارد