انگاران

لغت نامه دهخدا

انگاران. [ اَ/ اِ ] ( نف، ق ) در حال انگاشتن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

در حال انگاشتن

جمله سازی با انگاران

ای خوش آن دم کز نو بونی با دل انگاران رسد نکهت وصل مسیحا سوی بیماران رسد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
میلف
میلف
دلایل
دلایل
با
با
آویزون
آویزون