انباشت چربی

فرهنگستان زبان و ادب

{fat deposition} [تغذیه] جمع شدن یاخته های چربی در نواحی خاصی از بدن

ویکی واژه

جمع‌ شدن یاخته‌های چربی در نواحی خاصی از بدن.

جمله سازی با انباشت چربی

«به خوراکی‌های مهم بسنده کن. از اندازه مگذر و پرخوری مکن. آدمی از فربهی متورم گردد و از انباشت چربی، بی رسمی‌ها پدید آید. چنین کسی نتواند خداوند را پدر نامد. قناعت ما همانا پرهیز است. کم آشامیدن ما خودداری از شرابخواری، جامه‌های عادی همانا فروتنی و دریافتی‌های ضروری، همانا تنگدستی است.»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اورگیم
اورگیم
خوبی که از حد بگذرد
خوبی که از حد بگذرد
مخنث
مخنث
متعاقبا
متعاقبا