ازین سپس

لغت نامه دهخدا

ازین سپس. [ اَ س ِ پ َ] ( ق مرکب ) مخفف از این سپس. بعد از این. من بعد.

فرهنگ فارسی

بعد از این از این پس.

جمله سازی با ازین سپس

من و قناعت و کنجی ازین سپس زیراک زیان عمر من از سود جاه و مال گذشت
خسرو ازین سپس نگذارد عنان تو گو برق بار آتش و گو ابر زای، آب
چو شعر شکر فرستم ازین سپس بر شاه نگر چه خواهم گفتن ز کبر و غنج و دلال
شمایل تو بدیدم ز قامت شمشاد ازین سپس کشش من همه سوی بالاست
ز سرخ روئی عدلش ازین سپس در باغ دم صبا نکند زرد روی برگ رزان
ز خوردنیها من خود همین غمی دارم چو زین برآمدم آخر ازین سپس چه خورم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پیشه یعنی چه؟
پیشه یعنی چه؟
خواجه یعنی چه؟
خواجه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز