اخون

لغت نامه دهخدا

اخون. [ اُ ] ( اِ ) اخون اخون کردن؛ تَنحنُح. ( مقدمةالأدب زمخشری ).
اخون. [ اَ وَ ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از خیانت. خائن تر: اخون من الذئب. و رجوع به مجمعالامثال میدانی شود.
اخون. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ اَخ و اَخ و اَخو و اخاً و اخواً. برادران.

جمله سازی با اخون

سد کوهرنگ ۳ سدی در دهستان بیرگان از توابع استان چهارمحال و بختیاری است. این سد برروی رودخانه بیرگان از سرشاخه‌های اصلی رود کارون قرار دارد تا آب کارون را برای مصارف شرب اصفهان به سمت زاینده‌رود منتقل کند(حضرات کی اخون ورستین ز خوا.بجا جر ملکی و گئو کشی متحد بویم نزاریم سرزمینون نابود کنن).