لیخنس

لغت نامه دهخدا

لیخنس. [ ن ِ ] ( معرب، اِ ) از دسته میخکها و از تیره قرنفلیان. در مزارع گندم روید و دانه های آن ماده سمی آگرستم نین دارد که اگر با دانه های گندم مخلوط شود نان آن را سمی و خطرناک کند. ( گیاه شناسی گل گلاب ص 214 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیر. قرنفلیان که بارتفاع ۴٠ تا ۶٠ سانتیمتر است و دارای گلهای درشت و برنگ ارغوانی است و غالبا در مزارع بطور خودرو میروید. از مشخصات این گیاه دارا بودن کاسبرگهای درازتر از گلبرگها است. در ریشه و دان. این گیاه یک ساپونین سمی یافت میشود که سابقا باسامی آگروستمین و ژیتاژین موسوم بوده است. دان. این گیاه اگر ضمن دانه های قابل تغذی. گیاهان مختلف مصرف گردد عوارضی خطرناک ایجاد میکند که گاهی منجر بمرگ میشود. این گیاه در نواحی شمالی ایرا در مزارع بفراوانی میروید گل سرخ آسمانی سیاهک لیخنس لخنیس حشیشه الشرح.

دانشنامه عمومی

لیخنس ( نام علمی: Lychnis ) نام یک سرده از تیره میخکیان است.

جمله سازی با لیخنس

این خانواده سرده‌های متعدد و گونه‌های بسیار دارد. گونهٔ سیلن به‌عنوان گیاه زینتی کاشته می‌شود. صابونی یا غاسول که ساقه‌های زیرین و ساقه و برگ آن دارای مادهٔ لعابی است و مانند صابون در آب کف می‌کند. لیخنس در مزارع گندم می‌روید و دانه‌های آن دارای مادهٔ سمی است که اگر با دانه‌های گندم مخلوط شود آن را سمی و خطرناک می‌کند و گل قرنفل که بریدگی‌های گلبرگ‌های آن زیادتر است.