نائله

اسم دخترانه نائله نامی عربی است که که به مفاهیمی چون موفقیت، تحقق آرزوها و بهره‌مندی اشاره دارد. این نام می‌تواند به فرد انگیزه و قدرت بدهد تا در زندگی‌اش به دنبال اهدافش باشد و از فرصت‌ها به بهترین نحو استفاده کند.

معانی اسم

یابنده: نائله به معنای یابنده است و به فردی اشاره دارد که به مقصود و هدف خود می‌رسد. این مفهوم می‌تواند به فرد کمک کند تا در زندگی‌اش با انگیزه و هدفمند عمل کند و در مواجهه با چالش‌ها، به دنبال راه‌حل‌های مناسب باشد.

بهره‌مند: این معنا به فردی اشاره دارد که از نعمت‌ها، فرصت‌ها و لطف‌های زندگی بهره‌مند می‌شود. این ویژگی می‌تواند به فرد احساس شکرگزاری و رضایت از زندگی بدهد و او را به شناخت ارزش‌های زندگی و قدردانی از آن‌ها سوق دهد. همچنین، این مفهوم می‌تواند به فرد کمک کند تا در روابط اجتماعی خود به دنبال ایجاد ارتباطات مثبت و مؤثر باشد و از آن‌ها بهره‌مند شود.

لغت نامه دهخدا

( نائلة ) نائلة. [ ءِ ل َ ] ( اِخ ) اسم صنم ذکر مع الاساف لانها متلازمان. ( معجم البلدان ). نام بتی است. ( آنندراج ). نام زنی و بت. ( منتهی الارب ). نام بتی در مَروَه بوده. ( مفاتیح ). یکی از بت های قریش. ( المنجد ). مؤلف امتاع الاسماع آرد: اساف و نایله، دو بت اند از بتان مشرکان که به مکه بودند. ( امتاع الاسماع ص 240 و 360 ) و نیز نویسد: در پیرامون خانه کعبه 360 بت بوده از آن جمله اساف و نائله. ( از امتاع الاسماع ص 383 ). و نیز آرد که ابوسفیان سر خود را نزد اساف و نائله بتراشید و برای آن دو بت قربانی کرد و سر آن دو را بخون مسح نمود و گفت تا بمیرم شما را پرستش خواهم کرد چنانکه پدرم کرد. ( امتاع الاسماع ). اساف و نائله نیز از بت های مکه ودو قطعه سنگ بوده در محل زمزم که قریش نزد آنها قربانی میکرده اند. ( تاریخ اسلام ص 36 ). دو صنم قریش... که آنها را اساف و نایله نام بود. ( حبیب السیر ج 1 ص 287 ). طایفه ای گفته اند که موجب عبادت اصنام در میان ذریت اسماعیل علیه السلام آن شد که اساف و نایله که مردی و زنی بودند از بنی جرهم بواسطه کمال شرارت نفس واشتعال نایره شهوت در نفس خانه کعبه با هم مباشرت نمودند و جبار شدیدالانتقام هر دو را سنگ گردانیده مردم آن دو جسد سنگین را از بیت اﷲ بیرون آوردند، اساف را بر سر کوه صفا و نایله را بر مروه نصب کردند و به مرور ایام شهور و اعوام ساکنان مکه مبارکه به پرستش آنها مشغول گشتند و به اعتقاد زمره ای آنکه نخست شخصی که... مردم را به عبادت اساف و نایله مأمور گردانید عمروبن طی خزاعی بود. ( حبیب السیر ج 1 ص 57 ).
نائله. [ ءِ ل َ ] ( اِخ ) دختر فرافصه [ف َ ] از بزرگان قبیله کلبیه و نصرانی مذهب بود. به دین اسلام و همسری عثمان درآمد و تا پایان عمر به شوهر خود وفادار ماند. هنگامی که مسلمانان بر عثمان شوریدند وی نزد شوی خویش بود و از بریدن سر عثمان جلوگیری کرد. پس از مرگ عثمان به دعوتهای خواستگاران خویشتن جواب رد داد. مؤلف حبیب السیر می نویسد: نایله بنت الفرافصه... عورتی عاقله و زوجه امیرالمؤمنین عثمان بود. ( حبیب السیر ج 1 ص 512 ). فرافصة ابانائله امراءة عثمان. ( عیون الاخبار ج 3 ص 298 ). بنت فرافصة [ از اشراف قبیله کلب ] بن الاحوص بن عمروبن ثعلبه، و همسر عثمان بن عفان خلیفه سوم مسلمانان. ( عقدالفرید ج 3 ص 321 ). تماضر همسر عبدالرحمان بن عوف، عثمان را گفت: مرادختر عم زیباروی خوش خوی پریرخسار هوشمندی است، میل داری با او ازدواج کنی ؟ عثمان پذیرفت و نائله دختر فرافصه کلبیه را به زنی گرفت... و چون بر او درآمد پرسید: لعلک تکرهین ما ترین من شیبی ؟ نائله گفت: واﷲ یا امیرالمؤمنین، انی من نسوة احب ازواجهن الیهن الکهل. عثمان گفت: انی قد جزت الکهول و اناشیخ. جوابداد اذهبت شبابک مع رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و سلم فی خیر ماذهبت فیه الاعمار. ( عقدالفرید ج 7 صص 99-100 ). کسانی که بر عثمان شوریده بودند، او را کشتند و چون برای بریدن و بردن سرش به خانه او درآمدند، دو تن از زنان عثمان، نائله بنت فرافصه و رملةابنة شیبةبن ربیعه، خودرا روی نعش او افکندند. مردان بناچار او را واگذاشتند و برگشتند. ( عقدالفرید ج 5 ص 43 ). چون شورشیان به خانه عثمان ریختند بجز نائله بنت فرافصه کسی نزد او نبود. ( عقدالفرید ج 5 ص 47 ). آنگاه سودان بن حمران اصحبی، تیغی بر آن جناب [ عثمان بن عفان ] حواله کرد تا کارش به اتمام رساند و منکوحه عثمان رضی اﷲ عنه، نایله خود را حایل ساخته شمشیر بر پنجه او آمد و بعضی از انگشتان مقطوع گشت. ( حبیب السیر ج 1 ص 515 ). پس از قتل عثمان، نائله همسر او نامه ای به معاویه نوشت و آن را با پیراهن خون آلود عثمان، به دست نعمان بن بشیر نزد معاویه فرستاد و او را به خونخواهی عثمان، تحریض کرد. ( عقدالفرید ج 5 ص 56 و 57 ). و معاویه میفرمود که در ایام جمعه پیراهن خون آلود امیرالمؤمنین عثمان رابا انگشتان مقطوع نایله بمسجد جامع دمشق می بردند. ( حبیب السیر ج 1 ص 537 ). نائله زنی شاعره بوده است و به نقل صاحب عیون الاخبار این اشعار را هنگام جدائی از قبیله خود خطاب به برادرش ضب سروده است:

فرهنگ فارسی

ابو نائله سلکان بن سعد صحابی است.

فرهنگ اسم ها

اسم: نائله (دختر) (عربی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: nā’ele) (فارسی: نائله) (انگلیسی: naele)
معنی: یابنده، بهره مند، کسی که به مقصود و مطلوب خود برسد، ( مؤنث نائل )، ن، ک، نائل، آن که به مقصود رسیده است، نام همسر عثمان خلیفه سوم

جملاتی از کلمه نائله

نام وی در منابع اسلامی زباء، زبای و حتی زینب نیز گزارش شده‌است. زنوبیا دیگر نام اوست. از دیگر نام‌های او در منابع، نائله است که طبری در تاریخش او را به این نام گزارش کرده‌است. فیروزآبادی در قاموس المحیط نام او را میسون و ابن نباته در شرح العیون فی شرح رساله ابن زیدون نامش را فارعه گزارش می‌کند. زبیدی در تاج العروس او را بارعه و نابله و جاخظ در المحاسن و الاضداد او را هند نام برده‌است.