معاملگی

لغت نامه دهخدا

معاملگی. [ م ُ م ِ ل َ / ل ِ ] ( حامص ) منسوب به معامله. ( ناظم الاطباء ).
- بدمعاملگی کردن؛ بد رفتاری نمودن در معامله و داد و ستد. ( ناظم الاطباء ). خلاف خوش معاملگی.
- خوش معاملگی کردن؛ یعنی خوشرفتاری در معامله و داد و ستد. ( ناظم الاطباء ). به قول و وعده در داد و ستد استوار بودن.

فرهنگ فارسی

ماخوذ از تازی منسوب به معامله

جمله سازی با معاملگی

متاع دل به کسی داده ام که خرسندم ز بد معاملگی گر دهد حساب عوض
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
محتمل یعنی چه؟
محتمل یعنی چه؟
جستجو یعنی چه؟
جستجو یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز