متن اصلی که از لغتنامههایی نظیر برهان قاطع و مؤید الفضلاء نقل شده، واژه پزوی را توصیف میکند. این واژه در اصل یک صفت است و به رذلترین و فرومایه مردم اطلاق میشود. در فرهنگنامه برهان قاطع، این صفت معادل ارذل ناس در زبان عربی دانسته شده است، که نشاندهنده نهایت پستی و سقوط اخلاقی یا اجتماعی فرد مورد نظر است. بنابراین، کاربرد اولیه این کلمه در ادبیات فارسی، بار معنایی بسیار منفی و تحقیرآمیزی داشته و برای نکوهش والاترین درجات فرومایگی به کار میرفته است.
برخی از منابع لغوی دیگر، مانند فرهنگ شعوری که به نقل از مؤید الفضلاء است، شکل دیگری از این واژه، یعنی پُزوی، را نیز ثبت کردهاند. این ریشه معنایی، دایره توصیفی کلمه را گسترش میدهد. علاوه بر معنای اصلی فرومایگی، به مفاهیمی چون پستطبعی و دنیطبعی نیز اشاره دارد. این معانی حاکی از آن است که فرد پزوی، نه تنها از نظر جایگاه اجتماعی، بلکه از حیث منش و خلق و خو نیز پست و فرودست تلقی میشده است. همچنین، اشاره به مجهولالنسب بودن، بعد دیگری از این واژه را آشکار میسازد که میتواند به فقدان اصالت خانوادگی یا فقدان سوابق مشخص نیز ربط یابد.