نیکو عهد

لغت نامه دهخدا

نیکوعهد. [ ع َ ] ( ص مرکب ) نیک عهد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه بعهد خود وفا کند.

جمله سازی با نیکو عهد

💡 یار نیکو عهد و نیکو ذات من داشته پیوسته خوش اوقات من

💡 خصلت سیم و آن ثبات است باید که در خدمت پادشاه وفادار و نیکو عهد و ثابت‌قدم باشد تا اگر معارضان و معاندان پادشاه خواهند که او را بفریبند بهیچ نوع نتوانند فریفت و اگرچه بسی جاه و مال برو عرضه کنند بهیچ از راه نرود.

شکوه یعنی چه؟
شکوه یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز