نگذاشته
جمله سازی با نگذاشته
لذا از دید این گروه، خمینی دربارهٔ اصل ولایت فقیه و حکومت اسلامی، هیچ ناگفتهای را باقی نگذاشته بود و کسانی که در جریان انقلاب رهبری وی را پذیرفتند، ولی پس از انقلاب با قانون اساسی و اصل ولایت فقیه به مخالفت پرداختند، یا این مطالب را نخوانده یا درک نکرده بودند..
او تا به حال بهطور علنی قرار نگذاشته اما چند باری شایعه قرار گذاشتن او با پارتنرهای سریالهایش رسانه ای شده که توسط کمپانی او تکذیب شدهاست.
دیدی آخر به سر زلف تو پابست شدم پا در آن سلسله نگذاشته از دست شدم
به عنوان شاهنشاه او به غیر از پرتره خود بر روی سکه هیچ تصویری از خود بر روی صخرهها، آن گونه که هر دو پیشینیان او به فراوانی انجام میدادند، برای نسلهای آینده بر جا نگذاشته است.
گرچه خضر تشنه لب جانی دراو نگذاشته است می توان مرد ازبرای آب حیوانش هنوز
وادی سرگشتگی در من نفس نگذاشته است پای خواب آلوده دامان منزل کن مرا