لغت نامه دهخدا نغزگوینده. [ ن َ ی َ دَ / دِ] ( نف مرکب ) نغزگو. رجوع به نغزگو شود: چنین گوید آن نغزگوینده پیرکه در فیلسوفان نبودش نظیر.نظامی.
جمله سازی با نغز گوینده چنین گوید آن نغز گوینده پیر که در فیلسوفان نبودش نظیر به فرخندگی فتح را گشت جفت بدان گونه کان نغز گوینده گفت