لغت نامه دهخدا
میاسیر. [ م َ ] ( ع ص، اِ ) ج ِموسر. ( ناظم الاطباء ) ( یادداشت مؤلف ). ج ِ میسور به معنی آسان کرده شده. ( آنندراج ). رجوع به موسر شود.
میاسیر. [ م َ ] ( ع ص، اِ ) ج ِموسر. ( ناظم الاطباء ) ( یادداشت مؤلف ). ج ِ میسور به معنی آسان کرده شده. ( آنندراج ). رجوع به موسر شود.
جمع موسر بمعنی آسان کرده شده
💡 مخصوص است بمجمع راندگان و طایفه برجاماندگان، و محلت ما محلت میاسیر و مساکن مشاهیر است، با خود گفتم خه خه و علیک عین الله.