مهرگرد

لغت نامه دهخدا

مهرگرد. [ م ِ گ ِ ] ( اِخ )مهریجرد: و در یسار شهر به هشت فرسنگی دهی معتبر بساخت و آن را مهرگرد نام کرد و اکنون آن قریه را مهریجرد می خوانند، دهی وسیع و معمور است. ( تاریخ یزد ).

فرهنگ فارسی

مهریجرد: و در یسار شهر به هشت فرسنگی دهی معتبر بساخت و آنرا مهرگرد نام کرد و اکنون آن قریه را مهریجرد می خوانند دهی وسیع و معمور است

دانشنامه عمومی

مهرگرد، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سمیرم در استان اصفهان ایران است.
این روستا در دهستان وردشت قرار دارد و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۱۰۲۰ نفر ( ۳۰۴ خانوار ) بوده است.
اهالی روستای مهرگرد از ایل قشقایی، طایفه دره شوری هستند و به زبان ترکی قشقایی سخن می گویند.

جمله سازی با مهرگرد

گویند هرمز را بسیار دوست می‌داشت؛ چه او یگانه یادگاری بود از مادرش خاقان، عملاً معماران و مقنیان، نخست کاریز مهریز را احداث کردند و قریه خودش طرحی در مجرای آن ساختند به نام خودش مهرگرد مشهور شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
منعقد یعنی چه؟
منعقد یعنی چه؟
کیری یعنی چه؟
کیری یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز