منظما

لغت نامه دهخدا

( منظماً ) منظماً. [ م ُ ن َظْ ظَ مَن ْ ] ( ع ق ) مرتباً. به طور مرتب.

فرهنگ فارسی

مرتبا. بطور مرتب

جمله سازی با منظما

در ابتدا هاوانا به عنوان یک بندر تجاری ساخته شد که منظما مورد حمله انواع دزدان دریایی قرار می‌گرفت. اولین حمله در سال ۱۵۵۵ توسط دزدان دریایی فرانسوی صورت گرفت. این حملات موجب شد اسپانیایی‌های حاکم به فکر ساختن برج و بارو و دیوار محافظ برای بخش اصلی شهر بیفتند تا علاوه محافظت از شهر در مقابل دزدان دریایی کنترل بیشتری بر خطوط تجاری هند غربی داشته باشند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استفاده
استفاده
تایپ
تایپ
بلاوجه
بلاوجه
جنگ اول، به از صلح آخر
جنگ اول، به از صلح آخر