لغت نامه دهخدا
( مجبوراً ) مجبوراً. [ م َ رَن ْ ] ( ع ق ) بطور اجبارو لزوم و ضرورت و از روی بیچارگی. ( ناظم الاطباء ).
( مجبوراً ) مجبوراً. [ م َ رَن ْ ] ( ع ق ) بطور اجبارو لزوم و ضرورت و از روی بیچارگی. ( ناظم الاطباء ).
بطور اجبار
💡 هادسون در اوایل دههٔ هفتاد و با جایگزین شدن ستارههای جدید مجبورا به تلویزیون روی آورد و به عنوان کمیسر استوارت مک میلان در سریالی به اسم مک میلان و همسرش ستاره بود.