گزارش کن

لغت نامه دهخدا

گزارش کن. [ گ ُ رِ ک ُ ] ( نف مرکب ) معبر و مفسر و بیان کننده:
گزارش کن زیور تاج و تخت
چنین گفت کآنشاه فیروزبخت.نظامی.گزارش کن فرش این سبزه باغ
چنین برفروزد چراغ از چراغ.نظامی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بیان کننده اظهار کننده. ۲ - شرح دهنده مفسر: گزارش کن فرش این سبز باغ چنین بر فروزد چراغ از چراغ. ( نظامی )

جمله سازی با گزارش کن

به ژرفی بدین خواب من گوش دار گزارش کن و یک به یک هوش دار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سعادت یعنی چه؟
سعادت یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز