گزارش کن. [ گ ُ رِ ک ُ ] ( نف مرکب ) معبر و مفسر و بیان کننده: گزارش کن زیور تاج و تخت چنین گفت کآنشاه فیروزبخت.نظامی.گزارش کن فرش این سبزه باغ چنین برفروزد چراغ از چراغ.نظامی.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - بیان کننده اظهار کننده. ۲ - شرح دهنده مفسر: گزارش کن فرش این سبز باغ چنین بر فروزد چراغ از چراغ. ( نظامی )
جمله سازی با گزارش کن
به ژرفی بدین خواب من گوش دار گزارش کن و یک به یک هوش دار