چهره شوی. [ چ ِ رَ/ رِ ] ( نف مرکب ) که رخساره شوید. شستشودهنده صورت. || محوکننده صورت. زایل کننده رخسار. - چهره شوی حیات؛ محوکننده ٔآثار زندگانی: مرگ است چهره شوی حیات تو همچو می می بر کف است چهره پر از چین چه مانده ای.خاقانی.
فرهنگ فارسی
رخساره شوید. یا محو کننده صورت. زایل کننده رخسار.
جمله سازی با چهره شوی
مرگ است چهره شوی حیات تو همچو می می بر کف است چهره پر از چین چه ماندهای
چون نچیدم گلی از روی تو ایام حیات اگر از چهره شوی شمع مزارم چه شود؟