نبازی

لغت نامه دهخدا

نبازی. [ ن َ ] ( اِ ) خانم و معشوقه. ( ناظم الاطباء ). معشوقه. دوست. ( فرهنگ شعوری ).

جمله سازی با نبازی

💡 جوانی است سرمایه‌ای بس عزیز به بازی چو من در نبازی تو نیز

💡 نه من آن گناه دارم که بترسم از عقوبت نظری که سر نبازی ز سر نظر نباشد

💡 هست بهین تر حیل؛ آنکه نسازی حیل هست قویتر قمار؛ آنکه نبازی قمار

💡 بدان شرطی که با ما کژ نبازی وگر بازی تو با ما برنیایی

💡 گر نگریزی ز ما بنازی چه شود ور نرد وداع ما نبازی چه شود

💡 تو گر در دوستی جان در نبازی ترا آن دوستی باشد مجازی

علامت یعنی چه؟
علامت یعنی چه؟
جوجو یعنی چه؟
جوجو یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز