ناهمایون

لغت نامه دهخدا

ناهمایون. [ هَُ ] ( ص مرکب ) شوم. نامبارک. در بیت زیر مجازاً زشت. ناپسند:
سخن کز دهن ناهمایون جهد
چو ماری است کز خانه بیرون جهد.بوشکور.

جمله سازی با ناهمایون

گلم ز کف شد و خارم نشست در پهلو ببین چها به من این نجم ناهمایون کرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال لنورماند فال لنورماند فال مکعب فال مکعب فال سنجش فال سنجش