نامسطح

لغت نامه دهخدا

نامسطح. [م ُ س َطْ طَ ] ( ص مرکب ) ناهموار. ناصاف. غیرمستوی.

جمله سازی با نامسطح

شغل اصلی مردم روستا کشاورزی و دامداری می‌باشد که اغلب زمینه‌ای کشاورزی به علت نامسطح بودن بصورت دیم کشت می‌شود که‌ کشت گندم در صدر محصولات کشاورزی قرار دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
محسن لرستانی
محسن لرستانی
ادعیه
ادعیه
مطاع
مطاع
بی درنگ
بی درنگ