میانه سال

لغت نامه دهخدا

میانه سال. [ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) دوموی. نیم عمر. ( زمخشری ). میانه سن. میانه عمر. نه جوان و نه پیر. ( ناظم الاطباء ). آن که نه جوان و نه پیر است. نه پیر و نه جوان. میان جوانی و پیری. که نه جوان و نه پیر باشد. کهل. ( مرد ). دومویه. کهله ( زن ).

فرهنگ عمید

کسی که نه پیر باشد نه جوان، میان سال.

فرهنگ فارسی

کسی که نه پیر باشد نه جوان.
کسی که نه پیرباشدنه جوان

جمله سازی با میانه سال

در حین بحران اقتصادی گوشت قرمز دچار کمبود و افزایش بهای چند برابری شد که از میانه سال ۱۳۹۷ شروع و در ماه‌های پایانی پاییز اوج گرفت. بحران گوشت به یکی دیگر از چالش‌های بزرگ دوران دوم دولت حسن روحانی تبدیل شد.
بحران اقتصادی ۱۳۹۹–۱۳۹۷ در ایران، دوره‌ای از رکود با تورم شدید بود که با هجوم نقدینگی به سمت بازارهای سفته بازی از میانه سال ۱۳۹۶ شروع شد که در بهار سال ۱۳۹۷ با ناتوانی بانک مرکزی در ادامه تزریق ارز برای جذب ریال از بازار و با رخ دادن بحران جهش نرخ ارز برای عموم نمایان شد.
در دوره رکود بزرگ، فشار بسیار زیادی به مردم استرالیا آمد. این رکود با سقوط بورس نیویورک در اکتبر ۱۹۲۹ آغاز شد. دلایل دیگر رکود در استرالیا سقوط قیمت کالاهای استرالیایی و ناآرامی‌ها در بخش صنعت به خاطر از دست رفتن کارها و درآمدها بودند. در میانه سال ۱۹۳۲ (میلادی) تقریباً ۳۲٪ استرالیایی‌ها بیکار بودند.