فنومن

پدیده یا فنومن واژه‌ای فلسفی است که به هر رویداد قابل مشاهده، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم اطلاق می‌شود. برخی از این پدیده‌ها روزمره هستند، در حالی که برخی دیگر تنها از طریق بررسی دقیق با استفاده از دستگاه‌های خاص قابل مشاهده‌اند. کانت، تحت تأثیر لایبنیتس، موجودیت بیرونی را نومن می‌نامد و تصویری که از آن در ذهن شکل می‌گیرد را فنومن می‌خواند. بنابراین، هستندهٔ بیرونی در تضاد با ذهنیتی است که ناظر از آن دارد. پدیده‌ها به عنوان نمود یا بازنمایی ذات بیرونی که در ذهن ناظر منعکس می‌شوند، تلقی می‌شوند و ماهیت آن‌ها به دریافت ناظر بستگی دارد. این امر باعث می‌شود که هر ناظر بتواند پدیده‌ها را به شکلی خاص و منحصر به فرد درک کند. از این رو، پدیده را می‌توان به عنوان ادراک در مورد چیزی پیش از قضاوت درباره خود ادراک دانست. پدیده‌ها امکان دستیابی به اطلاعات علمی را فراهم می‌کنند. تلاش برای درک چیستی پدیده‌هایی مانند زمین‌لرزه، تندر، باران، آتش، آفتاب، زنگ‌زدگی و خوردگی به شکل‌گیری دانش نوین منجر شده است. انسان‌ها اغلب از فناوری برای بهره‌برداری از پدیده‌ها استفاده می‌کنند. پدیده‌ها بر اساس رشته‌های علمی مختلف دسته‌بندی می‌شوند. به عنوان مثال، در زمینه نورشناسی و اپتیک، پدیده‌ها به طور خاص مورد بررسی قرار می‌گیرند.

لغت نامه دهخدا

فنومن. [ ف ِ ن ُ م ِ ] ( فرانسوی، اِ ) آنچه بوسیله حواس یا ضمیر انسان درک شود. || امر طبیعی. پدیده. نمود. || امر غیرعادی و نادر. احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است. ( از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(فِ نُ مِ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - آنچه که به وسیلة حواس یا ضمیر انسان درک شود. ۲ - امر طبیعی، پدیده، نمود. ۳ - امری غیر عادی و نادر.

فرهنگ عمید

حقیقت خارجی اشیا که به وسیلۀ حواس ادراک می شود، پدیده.

فرهنگ فارسی

پدیده، نمود، حادث، اثرطبیعی، اثرمحسوس، موضوع قابل ملاحظه
( اسم ) ۱ - آنچه که به وسیله حواس یا ضمیر انسان درک شود ۲ - امر طبیعی پدیده نمود ۳ - امری غیر عادی و نادر توضیح احتراز ازاستعمال این کلمه بیگانه اولی است.

ویکی واژه

آنچه که به وسیلة حواس یا ضمیر انسان درک شود.
امر طبیعی، پدیده، نمود.
امری غیر عادی و نادر.

جملاتی از کلمه فنومن

پَدیده یا فنومن واژه‌ای‌ست فلسفی که به هر رویداد قابل مشاهده (به‌طور مستقیم یا غیر مستقیم) گفته می شود،