فرو شسته به معنای پاکیزه شده یا شسته است و به حالتی اشاره دارد که چیزی از آلودگی یا کثیفی پاک شده و تمیز گردیده است. این واژه معمولاً در زمینههای مختلفی مانند تمیزی اشیاء، لباسها، یا حتی مفاهیم معنوی به کار میرود. این اصطلاح در زمینههای معنوی، ممکن است به معنای پاک شدن از گناهان یا آلودگیهای روحی نیز به کار رود. در کل، فرو شسته به وضعیت پاکیزگی و تمیزی اشاره دارد و نشاندهنده فرآیند از بین بردن آلودگیها و به دست آوردن حالت اولیه یا بهتر است.
فرو شسته
لغت نامه دهخدا
چو سلطان شود سوی نخجیرگاه
دری رفته بیند فروشسته راه.نظامی.رجوع به فروشستن شود.
فرهنگ فارسی
جمله سازی با فرو شسته
ای دست فرو شسته ز آفرینش گشته ملکی هر کجا که دیده
به باده داغ خودی از روان فرو شسته هلاک مشرب رندان پارساستمی
چو من دست از جان فرو شسته ام کنون با تو راه سخن جسته ام
چهار سعد بدیدم فراز مشکین دلو ستاده اند و فرو شسته از دو زلف خضاب
گراینده بومش به آسودگی فرو شسته خاکش ز آلودگی