این واژه به عنوان حاصل مصدر یا حالت فعلی کوبیده شدن یا کوبیده بودن به کار میرود. معادل رایجتر و نزدیک به معنای آن کوفتگی است که نشاندهنده اثرات ناشی از ضربه، فشار یا ساییدگی میباشد. این واژه باید در ارتباط با واژگان کوبیده، کوبیدن (فعل) و کوفتگی (حامص) مورد بررسی و فهم قرار گیرد. این ارجاعات نشاندهنده پیوند معنایی و ریشهشناختی کوبیدگی با مفاهیم مرتبط با عمل ضربه زدن، فرآیند کوبیده شدن و نتیجه حاصل از آن است. بنابراین، درک کامل کوبیدگی مستلزم توجه به این واژگان همخانواده و ارتباط مفهومی آنها با یکدیگر است.
در نهایت، با توجه به توضیحات فوق، میتوان کوبیدگی را به عنوان وضعیتی تعریف کرد که در آن یک جسم یا بافت، تحت تاثیر نیروی خارجی قرار گرفته و دچار تغییر شکل، له شدگی یا آسیبدیدگی شده است. این حالت میتواند نتیجه فرآیندهای طبیعی مانند ضربه یا فشار فیزیکی باشد و در زبان فارسی، غالباً با واژه کوفتگی بیان میگردد. مفهوم کوبیدگی به طور ضمنی، فرآیند و نتیجهی یک عمل فیزیکی را در بر میگیرد که منجر به این حالت میشود.