کامد
فرهنگ فارسی
جمله سازی با کامد
چو بهرام را دید خسرو ز راه به ایرانیان گفت کامد سپاه
مر آن نامه کامد ز هیتال شاه فرامرز بنمود با نیک خواه
بدو گفت کامد ز دشمن سپاه جهان شد سراسر ز لشکر سیاه
قدش کامد نهال آرزویم ز رحمت کم شود مایل به سویم
وگرنه زین سپس زحمت نیارد بهم آن راه کامد باز گردد
دو شاه دو کشور نشسته به راز بگفتند کامد فرستاده باز