چرخ تیز

لغت نامه دهخدا

چرخ تیز. [ چ َ خ ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) در اصطلاح ورزشکاران، چرخ زدن با یک پای تمام و نوک پای دیگر اما زیاد چرخ زدن. ( فرهنگ نظام ).

فرهنگ فارسی

در اصطلاح ورزشکاران چرخ زدن با یک پای تمام و نوک پای دیگر اما زیاد چرخ زدن ٠

جمله سازی با چرخ تیز

سخت کندم کرد چرخ تیز گرد چون توان با سرکشی آویز کرد
زانکه این چرخ تیز گرد کبود هرکه را تیغ کند خود بنمود
برخیز که تیغ چرخ تیز است با ما و تو بر سر ستیز است
تا چرخ تیز دور ز دوران نیارمد باید که از دعای شهنشه نیارمی
شرف چرخ تیز گرد او بود در حدیث و حدید مرد او بود
تا از فلک بتابد اجرام مستنیر تا چرخ تیز گرد کند بر مدر مدار